کد مطلب:27094
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:4
اسلام براي نجات تودههاي مردمي كه در جهل مطلق بودند، نازل شد و زماني كه بشر به تمدن و تكامل برسد، ديگر نيازي به دين نيست. پيامبر نيز مكمل بودن دين و عقل را با هم بيان ميكند; بنابراين، اگر عقل در شرايط آن روز در قالب وحي آمده، امروز در عصر جديد، از ذهن بشر متمدن ميتراود; دين وامدار عقل و انسانيت است; عقل و انسانيت و جامعة مدني براي انسان متمدن و متكامل بسيار بهتر از دين براي بشريت است. دين فقط يك نظام و فُرم ويژه است و به گواه تاريخ معايب دين بيشتر از مزيتش ميباشد.
اي طربناكان ز مطرب التماس مي كنيدسوي عشرتها رويد و ميل بانگ ني كنيد
آيا چنين نيست؟
پيش ازپاسخ لازم است سه نكته را يادآور شويم:
الف ـ هدف از آفرينش انسان اين است كه با انجام دادن افعال اختياري، مسير تكامل خود را به سوي كمال نهايي بپيمايد; كمالي كه جز از مجراي اختيار و انتخاب به دست نميآيد.
ب ـ اختيار و انتخاب آگاهانه افزون بر قدرت بر انجام كار و فراهم شدن زمينههاي بيروني براي كارهاي گوناگون و وجود ميل و كشش دروني به سوي آنها، نياز به شناخت صحيح نسبت به كارهاي خوب و بد و راههاي شايسته و ناشايست دارد و در صورتي انسان ميتواند راه تكامل خويش را آزادانه و آگاهانه انتخاب كند كه هم هدف و هم راه رسيدن به آن را بشناسد و از فراز و نشيبها و و پيچ و خمها و لغزشگاههاي آن آگاه باشد.
ج ـ شناختهاي عادي و متعارف انسانها كه از همكاري حسّ و عقل به دست ميآيد، هر چند نقش مهمي را در تأمين نيازمنديهاي زندگي ايفا ميكند; اما براي بازشناختن راه كمال و سعادت حقيقي در همة ابعاد فردي و اجتماعي و مادي و معنوي و دنيوي و اخروي، كافي نيست و اگر راه ديگري براي رفع اين كمبودها وجود نداشته باشد، هدف الهي از آفرينش انسان تحقق نخواهد يافت.
با توجه به مقدمات سه گانه به اين نتيجه ميرسيم كه مقتضاي حكمت الهي اين است كه راه ديگري وراي حسّ و عقل براي شناختن مسير تكامل همه جانبه در اختيار بشر قرار دهد تا انسانها بتوانند به طور مستقيم يا با وساطت ديگران بهرهمند شوند كه آن همان وحي و آيين الهي زندگي و شريعت و دين است.
نارسايي دانش و ناتواني عقل بشر
براي اين كه راه صحيح زندگي در همة ابعاد و جوانبش شناخته شود، بايد آغاز و انجام وجود انسان و پيوندهايي كه با موجودات ديگر دارد و روابطي كه ميتواند با همنوعان و ديگر آفريدگان برقرار كند و تأثيراتي كه انواع روابط گوناگون ميتواند در سعادت يا شقاوت او داشته باشد، معلوم گردد و نيز بايد كسر و انكسار بين سودها و زيانها و مصالح و مفاسد مختلف شناخته شود و مورد ارزيابي قرار گيرد تا وظايف انسانها روشن شود، ولي احاطه بر همة اين امور نه تنها براي يك يا چند فرد كه براي هزارها گروه متخصص نيز ميسور نيست; چرا كه راههاي دريافت آنها بسيار محدود و متأثر از عوامل خارجي و درونياي چون شرايط محيطي و غرايز دروني و جز اينهاست.
روند تغييرات حقوقي و قانوني در طول تاريخ بشر نيز نشان ميدهد كه با وجود پژوهشها و تلاشهاي هزاران دانشمند متخصص در طول هزارها سال هنوز هم يك نظام حقوقي صحيح و كامل و همه جانبه به وجود نيامده است و همواره محافل حقوقي و قانونگذاري جهان به نقص قوانين خود ساختهشان پي ميبرد و بالغو و نسخ مادهاي يا اضافه كردن ماده و تبصرههاي جديدي به اصلاح و تكميل آن ميپردازد.
نبايد از ياد ببريم كه براي تدوين همين قوانين نيز بهرههاي فراواني از نظامهاي حقوقي الهي و شرايع آسماني بردهاند.
از سوي ديگر بايد توجه داشت كه تمام تلاش حقوقدانان و قانونگذاران صرف تامين مصالح دنيوي و اجتماعي شده و ميشود و هرگز اهتمامي به تأمين مصالح اخروي و كسر و انكسار آنها با مصالح مادي و دنيوي نداشته و ندارد و اگر ميخواستند نيز نميتوانستند; چرا كه مصالح مادي و دنيوي را تا حدودي ميتوان به وسيلة تجربههاي عملي تشخيص داد; امّا مصالح معنوي و اخروي قابل تجربه حسي نيست ونيز نميتوان آنها را دقيقاً ارزشيابي كرد و در صورت تزاحم با مصالح مادي و دنيوي، ميزان اهميت هر يك را باز شناخت.
ـ عقل انسان اگر تحت تأثير عوامل محيطي و دروني مانند غرايز، نباشد، تا حدودي ميتواند راهگشا باشد، ولي از آن جا كه عقل بشر همواره در كشمكش با ديگر نيروهاي خارجي وداخلي است، هرگز به تنهايي نه توانسته و نه ميتواند با اختيار كامل و آزادانه با شناخت صحيح به راهبري بپردازد; و بهترين دليل نيز وضع اسفبار دنياي امروز است كه به راحتي حقوق انسانها پايمال ميگردد و قوانين ناعادلانه و استكباري در محافلي كه خود را متمدنترين ميدانند، تصويب ميشود. اين جاست كه ضرورت وجود آيين الهي و ضمانت اجراي آن به خوبي احساس ميشود. دين الهي با اتكاي به عقل كامل و شناخت صحيح و همه جانبه، زمينه لازم را براي رشد و تعالي انسانها فراهم كرده و عقل انسان را از زنگارها پاك نموده و به آن ياري ميرساند تا در محيطي مناسب و تحت قوانيني الهي و كارآمد و همه جانبه راه صحيح خويش را با اختيار كامل انتخاب كند.(ر.ك: آموزش عقايد، آيت اللّه مصباح يزدي، ج 2، ص 9ـ13، شركت چاپ و نشر بينالملل سازمان تبليغات اسلامي، چ اول، تهران، 1378 ش.)
افزون بر مطالب ياد شده، دين كاركردهاي مثبت ديگري نيز دارد كه دانش و عقل بشري هر چه قدر هم كه كامل باشد، باز نميتواند جاي آن را بگيرد. جالب اين كه بشر متمدن امروزي پس از تجربة دنياي منهاي دين و سيطرة احكام الهي (آن هم از نوع تحريف شدة مسيحي) به اين نتيجه رسيده كه نميتوان بدون دين به آرامش و عدالت دست يافت.
كاركردهاي دين بسيار است كه پرداختن به آنها از مجال اين پاسخ نامه فراتر است; از اين رو به برخي از آنها تيتروار اشاره كرده و شما را به منابعي در اين خصوص ارجاع ميدهيم. برخي از كاركردهاي دين عبارت است از: پاسخ به احساس تنهايي، كاهش دادن ترس از مرگ، كاهش دادن رنج مصايب دنيوي، معنا دادن به زندگي، حل تنازع و تعارض انسانها، كنترل جامعه و افراد آن، پيشگيري و درمان بحرانهاي رواني، ايجاد وحدت و همبستگي مردم و پشتيباني از اخلاق و جز اينها.(براي آگاهي از كاركردهاي دين ر.ك: كلام جديد، عبدالحسين خسروپناه، گفتار دهم، ص 245ـ271، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه، چ اول، قم 1379 ش.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.